چندین سال پیش مردی روزنامه صبح را به دست می گیرد و در حیرت و ترس شروع به خواندن آگهی درگذشت خود می کند. روزنامه ها به اشتباه مرگ او را گزارش کرده بودند. این مرد همچون همه ی انسانهایی که مایل به دانستن حرف مردم پس از مرگشان هستند شروع به خواندن مطلبی تحت عنوان (سلطان دینامیت) می کند. او با مشاهده ی این مطلب که او را سوداگر مرگ نامیده اند یکه می خورد و بر خود می لرزد. او مخترع دینامیت بود و از راه فروش آن برای ساخت سلاحهای مخرب ثروت سرشاری به دست آورده بود اما از خواندن آن مطلب شدیدا تحت تاثیر قرار گرفته بود. آیا او به راستی می خواست که تحت عنوان سوداگر مرگ زبانزد مردم دنیا باشد؟ درست در همان لحظه بود که نیرویی عظیم تر از نیروی مخرب دینامیت سراپای وجودش را فرا گرفت از آن لحظه به بعد او همه ی ثروت و توان خود را وقف خدمتگزاران صلح در جامعه انسانی نمود. این مرد امروز نه به عنوان سوداگر مرگ که به عنوان بنیانگذار جایزه صلح جهانی ((آلفرد نوبل)) مشهور است.
زندگی یه سفره
من اون مسافری میشم که در هر قدمم،
خاطره ای خوش به جا بمونه...